لوگوتراپی
لوگوتراپی در زبان یونانی به معنای “درمان از طریق معنا” ترجمه می شود. ویکتور فرانکل، روانپزشک اتریشی و بازمانده هولوکاست، این رویکرد روان درمانی را توسعه داد.
فرانکل که در سال 1905 در وین به دنیا آمد، شاهد انواع اعمال تبعیض و یهودستیزی بود. در سال 1942، او و همسرش در طول جنگ جهانی دوم به اولین اردوگاه از چندین اردوگاه کار اجباری تبعید شدند.
فرانکل در مدت 2.5 سال اسارت، به دنبال یافتن معنا در عذاب های جسمی و روحی بود که او و اطرافیانش هر روز تجربه می کردند. مشاهدات او درباره قدرت یافتن هدف، حتی در آشوب شدید، در نهایت منجر به توسعه لوگوتراپی شد.
طبق چارچوب نظری فرانکل، یافتن معنا در زندگی برای توانایی فرد در مقابله، سازگاری و غلبه بر مشکلات ضروری است، اما این چیزی نیست که فقط در رویدادهای منفی یافت شود.
این معنا در هر لحظه، در نگرشی که در مواجه با مشکلات زندگی انتخاب می کنید و در نحوه بازگرداندن آن به دنیا یافت می شود.
اصول اولیه و مفاهیم اصلی لوگوتراپی
لوگوتراپی، که نوعی از درمان اگزیستانسیال در نظر گرفته میشود، بر این اصل استوار است که جستجوی معنا در زندگی یک ویژگی اصلی انسانی است و یافتن آن کلید سلامت روان و شکوفایی است. همچنین به عنوان درمان معنا محور شناخته می شود. فرانکل معتقد بود که تجربیات آسیب زا یا دشوار را می توان به عنوان بخشی از نقشه راه بزرگتر زندگی و به عنوان رویدادهای اجتناب ناپذیری که برای رسیدن به هدف یا نتیجه مطلوب و بزرگتر باید تحمل شوند، در نظر گرفت.
مفاهیم اصلی در لوگوتراپی
“روح انسان” در هسته لوگوتراپی برجسته شده است. این یک مفهوم غیرمذهبی است، بلکه بیشتر یک بعد معنوی از خود است که به موارد زیر اجازه می دهد:
- یادگیری از اشتباهات
- سازگاری با شرایط جدید
- توسعه وجدان، حس درستی و نادرستی
- دوست داشتن و ارائه خدمات به دیگران
- زندگی با شور و اشتیاق برای هدفی فراتر از خود
این بعد “نواتیک”، همانطور که فرانکل آن را توصیف کرد، چیزی است که انسان ها را از سایر پستانداران جدا می کند و فرصتی را برای تجربه آزادی انتخاب و مسئولیت شخصی ایجاد می کند. نواتیک به جنبه فکری اشاره دارد.
تشخیص روح انسان چیزی است که سه مفهوم اساسی لوگوتراپی را هدایت می کند:
- آزادی اراده: مردم نحوه واکنش خود به زندگی را انتخاب می کنند و مسئول انتخاب های خود هستند.
- خواست معنا: مردم برای یافتن معنا در زندگی هدایت می شوند و زمانی که نتوانند آن را پیدا کنند، منجر به “خلاء وجودی” می شود. این به احساس پوچی، بی تفاوتی و بی هدفی اشاره دارد.
- معنای زندگی: معنا و هدف از چیزی ناشی می شود که شما می توانید به جهان کنید، نه اینکه جهان چه چیزی می تواند برای شما فراهم کند. این نیازمند جستجوی فعالانه معنا در لحظه به لحظه در هر تجربه و موقعیت جدید است.
به عبارت ساده، فرانکل نظریه پردازی کرد که پرورش روح انسان از جستجوی معنا در زندگی حمایت می کند و یافتن معنا در زندگی می تواند به مردم کمک کند تا حتی بر سخت ترین شرایط غلبه کنند.
جستجوی معنا در زندگی
در لوگوتراپی، یافتن معنا در زندگی به دوران سختی محدود نمی شود. بر اساس این تئوری روانشناسی، هدف از طریق موارد زیر قابل دستیابی است:
- تجربیات: آنچه از جهان به دست می آورید، مانند حقیقت، زیبایی یا عشق.
- خلق و آفرینش ها: آنچه به جهان باز می گردانید، مانند کارها یا آثارتان.
- نگرش: دیدگاه شما به دنیا، حتی در دوران سختی.
فرانکل معتقد بود که نگرش، سنگ بنای یافتن معنا در زندگی است. حفظ یک دیدگاه مثبت برای مقابله موثر با آنچه او “سه گانه غم انگیز” می نامید، ضروری بود. این سه گانه شامل سه چالشی است که تقریباً همه انسان ها به نوعی با آن مواجه می شوند:
- گناه
- رنج
- مرگ
طبق تئوری لوگوتراپی، حتی در شرایط پریشانی شدید یا سختی، نگرشی که انتخاب می کنید می تواند به شما کمک کند یا مانع شما شود.
فنون و راهبردهای لوگوتراپی
در عمل روان درمانی، لوگوتراپی نوعی درمان “گفتگو محور” است. شما به طور نزدیک با یک متخصص سلامت روان آموزش دیده کار می کنید که شما را از طریق کاوش اگزیستانسیال با استفاده از موارد زیر راهنمایی می کند:
- گفتگوی سقراطی: درمانگر سوالات تحریک کننده ای می پرسد تا ارزش ها، احساسات و باورهای شما را در مورد یک موضوع بررسی کند.
- قصد متناقض نما: روبرو شدن با بدترین ترس هایتان به میل خود، اغلب در یک سناریوی اغراق آمیز، برای ترویج حس کنترل و ایجاد قدرت.
- دوری جستن از خودمحوری: یادگیری اینکه چگونه تمرکز خود را از ترس ها یا رنج های شخصی به ارزش ها و آرمان های والاتر از خود، مانند عشق، خدمت به دیگران یا معنویت معطوف کنید.
این تکنیک ها به شما کمک می کنند تا مهارت های لازم برای دستیابی به کشف لحظه به لحظه معنای زندگی در لوگوتراپی را توسعه دهید و حس هدفمندی و توانایی مقابله با سختی ها را در شما تقویت کند.
لوگوتراپی برای چه کسانی مناسب است؟
لوگوتراپی می تواند به هر کسی که خلاء وجودی را تجربه می کند کمک کند. فرانکل خلاء وجودی را به عنوان حسی فراگیر از بی معنایی، ناامیدی و بی تفاوتی توصیف می کند. او بر این باور بود که این خلاء در مشکلات روانشناختی مانند موارد زیر نقش دارد:
- اضطراب
- افسردگی
- اعتیاد
- فکر به خودکشی
هر کسی به دلایل مختلفی ممکن است خلاء وجودی را تجربه کند، از جمله:
- از دست دادن شغل یا نارضایتی از کار
- مرگ یکی از عزیزان
- تنهایی یا انزوا
- تغییر باورهای مذهبی
- نقل مکان به محیط فرهنگی جدید
- تجربه تروما
- رسیدن به یک هدف بلندمدت یا از دست دادن ناگهانی هدف
- بازنشستگی
- سندرم لانه خالی (احساس پوچی والدین پس از مستقل شدن فرزندان)
- بیماری های مزمن مانند سرطان
لوگوتراپی ممکن است به افرادی که با شرایط روحی و روانی زندگی می کنند کمک کند، اما همچنین برای کمک به هرکسی که درگیر خلاء وجودی است، طراحی شده است.
آیا لوگوتراپی پشتوانه علمی دارد؟
تحقیقات محدودی از اثربخشی لوگوتراپی حمایت می کند.
برای مثال، یک مطالعه ترکیبی روش در سال ۲۰۲۳ نشان داد که لوگوتراپی مبتنی بر موبایل در کاهش علائم افسردگی، فکر به خودکشی و ناامیدی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) مؤثر بوده است.
مطالعهای در سال ۲۰۲۱ که به ارزیابی استفاده از لوگوتراپی در بین افراد دیابتی پرداخت، نشان داد که این روش درمانی با موفقیت اضطراب مرگ و افسردگی را کاهش داده، امید را افزایش داده و پایبندی به دارو را بهبود بخشیده است.
تحقیقات انجام شده در سال ۲۰۲۰ نشان داد که لوگوتراپی میتواند یک استراتژی مؤثر برای کمک به مقابله با انواع چالشهای سلامت روان در بین مهاجرانی باشد که در حال وفق دادن خود با محیط فرهنگی جدید هستند.
بررسی سیستماتیک انجام شده در سال ۲۰۱۶ نشان داد که لوگوتراپی به عنوان رویکردی مؤثر در موارد زیر امیدوارکننده به نظر میرسد:
- بهبود رضایت زناشویی
- کاهش افسردگی در کودکان
- پرداختن به پایین بودن حس معنا در زندگی مرتبط با اختلالات روانی
- کاهش فرسودگی شغلی و سندرم لانه خالی
- تقویت تاب آوری
با این حال، لوگوتراپی به عنوان چارچوبی مبتنی بر عقاید و احساسات شخصی، تحقیق علمی در مورد آن دشوار است. به همین دلیل، برخلاف سایر روان درمانیها مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، از کارآزماییهای بالینی و مطالعات گسترده در مقیاس بزرگ بیبهره است.
نتیجه گیری
لوگوتراپی نوعی روان درمانی است که بر این باور استوار است که یافتن معنا در زندگی، سلامت روان و شکوفایی را تقویت می کند. این دیدگاه مطرح می کند که رنج اجتناب ناپذیر است، اما نگرشی که نسبت به تجربیات خود اتخاذ می کنید، حتی در مواقع سختی شدید، می تواند به شما در یافتن معنا کمک کند.
در چارچوب ویکتور فرانکل، لوگوتراپی به ایجاد انعطاف پذیری کمک می کند و شما را تشویق می کند تا راه های معناداری برای مشارکت در جهان پیدا کنید که به شما در فراتر رفتن از سختی های فردی کمک می کند.