چند نفر واقعا تحت عمل لوبوتومی قرار گرفتند؟
امروزه لوبوتومی یک داستان ترسناک است. کمتر از یک قرن پیش، این روش یک “درمان” انقلابی برای مشکلات سلامت روان شناخته نشده بود.
اولین لوبوتومیها در اواخر دهه ۱۸۸۰ توسط پزشک سوئیسی، گوتلیب بورکاردت، سرپرست یک تیمارستان که به دنبال راههایی برای آرام کردن بیماران بیشفعال بود، انجام شد. بورکاردت بخشی از قشر مغز چند بیمار مبتلا به توهم شنوایی و سایر علائم آنچه بعداً اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی تشخیص داده شد را برداشت. پس از جراحیها، یک بیمار درگذشت و دیگری خودکشی کرد، اما بقیه آرام شدند. برای بورکاردت و پزشکانی که بعدها از او پیروی کردند، این نسبت و این نتیجه به عنوان موفقیت تلقی میشد.
با این حال، کار بورکاردت بلافاصله الهامبخش تقلید نبود. لوبوتومی واقعاً از سال ۱۹۳۵، زمانی که دو دانشمند آمریکایی لوبهای پیشانی شامپانزهها را برداشتند، و در همان سال، نورولوژیست پرتغالی، آنتونیو اگاس مونیز، این عمل را روی یک انسان انجام داد، محبوبیت پیدا کرد. اگاس مونیز و دستیارش تا سال ۱۹۳۷ نزدیک به ۴۰ لوبوتومی انجام دادند و این روش که هنوز هم موفقیت مختلطی داشت، به یک عمل استاندارد تبدیل شد.
تا دهه ۱۹۴۰، اکثر جراحان مغز و اعصاب آمریکایی با شدت با لوبوتومی مخالفت کردند و از عدم تحقیق و میزان موفقیت پایین آن انتقاد کردند. اما بازخورد منفی این روش نتوانست والتر جی. فریمن دوم، نورولوژیستی که طبق گفته NPR “بهطور مساوی پزشک و نمایشگر” بود را متوقف کند. فریمن و شریکش، جیمز دبلیو واتس، لوبوتومی استاندارد فریمن-واتس را توسعه دادند که روشی برای نحوه دقیق وارد کردن و دستکاری یک اسپاتول در مغز را مشخص میکرد. ولفارد باومگارتل، پزشکی که شاهد انجام یک سری لوبوتومی توسط فریمن در اوایل دهه ۱۹۵۰ بود، به یاد میآورد: «او هیچ تردیدی نداشت. او میخواست ثابت کند که حق با اوست، او متقاعد شده بود که حق با اوست. من فکر کردم، “چطور میشود یک انسان با آرامش وارد مغز شود؟!”»
فریمن که مدافع سرسخت لوبوتومی، به ویژه زمانی که توسط خودش انجام میشد، بود، به یک لوبوتومیست سیار تبدیل شد. او در سفری دائمی به بیمارستانهای روانپزشکی سراسر ایالات متحده میرفت تا لوبوتومی انجام دهد و آموزش دهد. تا سال ۱۹۴۵، او این روش را سادهسازی کرد تا تنها ۱۰ دقیقه طول بکشد: یک میله از پشت حفرههای چشم به لوب پیشانی مغز وارد میشد. پس از عمل، فریمن در اتاق عمل میماند، در حالی که یک بیمار بیرون میرفت و بیمار دیگری وارد میشد. در پایان دوران حرفهای خود، فریمن بیش از ۳۵۰۰ لوبوتومی انجام یا نظارت کرد، اما این تنها کسری از کل بود. در مجموع، بیش از ۵۰ هزار لوبوتومی در ایالات متحده، بیشتر بین سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۲ انجام شد.
محبوبیت لوبوتومی تنها با مهمترین دستاورد اگاس مونیز تشویق شد: در سال ۱۹۴۹ او جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را برای کشف ارزش درمانی لوکوکتومی در برخی روانپریشیها به اشتراک گذاشت. اما این به معنای ایمن یا حتی موفقیتآمیز بودن این روش، به ویژه به شیوهای که فریمن انجام میداد، نبود. اگرچه بسیاری از بیماران فریمن کاهش اضطراب یا تحریکپذیری نشان دادند، اما برخی دیگر کاملاً منفعل، بیتفاوت یا بیمیل به زندگی خود شدند که منجر به کلیشه افراد لوبوتومی شده به عنوان “زامبی” شد. برخی به ظرفیت ذهنی کودکان کاهش یافتند. برخی دیگر مردند. برخی از بیماران فریمن خود کودک بودند، مانند هاوارد دالی ۱۲ ساله که به دستور نامادریاش لوبوتومی شد. او تا دههها بعد از جراحی خود بیخبر بود. دالی در سال ۲۰۰۵، زمانی که ۵۶ ساله بود، به NPR گفت: «من هرگز نمیدانم در آن ۱۰ دقیقه با دکتر فریمن و میله یخیاش چه چیزی را از دست دادم. به نوعی معجزه است که مرا به یک زامبی تبدیل نکرد، روحیهام را خرد نکرد یا مرا نکشید. اما روی من تأثیر گذاشت. عمیقا. عمل والتر فریمن قرار بود رنج را کاهش دهد. در مورد من کاملا برعکس عمل کرد. از زمان لوبوتومیام احساس میکنم یک آدم عجیب و شرمندهام.»
کودکان، زنان و افراد شدیداً بیمار روانی به ویژه در معرض خطر لوبوتومی بدون اطلاع خود بودند. در سوئد، جایی که بین سالهای ۱۹۴۴ تا ۱۹۶۶ بیش از ۴۵۰۰ لوبوتومی انجام شد، بیشتر بیماران زن بودند. والدین، همسران و پزشکان میتوانستند بدون پرسیدن از فردی که مغز او تخریب میشود، دستور لوبوتومی دهند.
با این حال، در نهایت تعیین دقیق تعداد افرادی که در سراسر جهان تحت لوبوتومی قرار گرفتهاند غیرممکن است. همچنین دانستن تعداد افرادی که در نتیجه این عمل جان باختند غیرممکن است. به عنوان مثال، از ۳۵۰۰ بیمار فریمن، شاید ۴۹۰ نفر جان باختند. مانند هاوارد دالی، بسیاری از افرادی که لوبوتومی شدند تا سالها بعد نمیدانستند چه تغییری کرده است. برخی هرگز راز لوبوتومی خود را کشف نکردند.
منبع: britannica