علائم افسردگی بالینی ممکن است شامل چالشهای شناختی، از جمله مشکل در حل مسئله، یادآوری اطلاعات و تمرکز بر یک کار باشد. برخی از افراد این ترکیب از علائم را مه مغزی مینامند.
مه مغزی یک تشخیص رسمی نیست. این اصطلاح ممکن است برای نشان دادن چالشهای تدریجی یا ناگهانی در موارد زیر استفاده شود:
- توانایی فکر کردن واضح یا به روش معمول
- زمان واکنش
- توانایی حافظه و یادگیری
- تواناییهای اجرایی مانند حل مسئله و تصمیمگیری
این چالشها در افراد مبتلا به افسردگی بالینی، به ویژه زمانی که این بیماری درمان نشده باشد، شایع هستند.
علائم مه مغزی در افسردگی
علائم مه مغزی در افسردگی از نظر بالینی به عنوان اختلال شناختی شناخته میشود.
همه افرادی که افسردگی دارند، علائم شناختی یکسانی را تجربه نخواهند کرد یا شدت آنها یکسان نخواهد بود. به طور کلی، افسردگی تأثیرات مختلفی بر مغز دارد و مه مغزی ممکن است به صورت زیر ظاهر شود:
- مشکل در پرداختن توجه: ممکن است نتوانید یک فکر را کامل کنید، یک مکالمه را دنبال کنید، یک کار در محل کار را تمام کنید یا روی یک کتاب، فیلم یا برنامه تلویزیونی تمرکز کنید.
- چالشهای حافظه: ممکن است به سختی به یاد آورید که چه کاری انجام میدادید یا میخواستید انجام دهید، ممکن است برای یادآوری آنها مجبور به نوشتن چیزها باشید یا خود را در حال گم کردن چیزها و از دست دادن تاریخهای مهم به طور مکرر پیدا کنید.
- مشکل در عملکرد اجرایی: تصمیمگیری شما ممکن است چالشبرانگیز باشد، که میتواند منجر به نگرانی مداوم درباره نتایج احتمالی شود. همچنین ممکن است متوجه شوید که چندوظیفگی سختتر از معمول است.
- زمانهای واکنش تأخیر شده: کارها را بسیار کندتر از گذشته انجام میدهید و مدیریت زمان و بهرهوری چالشبرانگیز شده است.
علائم احتمالی دیگر مه مغزی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- مشکل در ارتباطات کلامی (وضوح، اختصار و سازماندهی)
- احساس حواسپرتی
- ناتوانی در پیروی از دستورالعملها
چالشهای شناختی تنها علامت افسردگی نیستند. همچنین ممکن است مه مغزی دلایل دیگری داشته باشد، حتی اگر با افسردگی زندگی کنید.
برای دریافت تشخیص افسردگی، یک متخصص مراقبتهای بهداشتی سعی خواهد کرد حداقل پنج مورد از نه علامت رسمی را شناسایی کند. این علائم باید حداقل به مدت 2 هفته متوالی، اکثر روزها، بیشتر روز حضور داشته باشند.
علائم رسمی افسردگی عبارتند از:
- خلق پایین (غم، ناامیدی، پوچی)
- کاهش توانایی لذت بردن از فعالیتهای روزمره یا ویژه
- انرژی و انگیزه کم
- تغییرات در اشتها (خوردن بیشتر یا کمتر از حد معمول)
- تغییرات در الگوی خواب (خوابیدن بیشتر یا کمتر از حد معمول)
- تغییرات در الگوهای حرکتی (حرکت کندتر یا سریعتر از حد معمول)
- چالشهای شناختی (مانند مه مغزی)
- افکار خودآزاری و مرگ
مه مغزی چگونه درمان میشود؟
اگر مه مغزی با افسردگی مرتبط باشد، درمان این بیماری نیز ممکن است به مه مغزی کمک کند. افسردگی درمان نشده معمولاً منجر به علائم شدیدتر و پایدارتر میشود.
خط اول درمان افسردگی روان درمانی است. گزینهها عبارتند از:
- درمان شناختی رفتاری (CBT)
- فعالسازی رفتاری (BA)
- روان درمانی بین فردی (IPT)
- درمان رفتاری دیالکتیکی (DBT)
- روان درمانی روانشناختی
- درمان پذیرش و تعهد (ACT)
CBT ممکن است به ویژه در صورت افسردگی، برای علائم مه مغزی مفید باشد.
برای علائم شدید یا مداوم افسردگی، یک متخصص مراقبتهای بهداشتی ممکن است ضدافسردنیهایی مانند سرتالین (Zoloft)، دولوکستین (Cymbalta) یا آمیتریپتیلین (Elavil) را توصیه کند.
تغییرات سبک زندگی نیز ممکن است به علائم افسردگی، از جمله مه مغزی کمک کند. بسته به نیازها و ترجیحات شما، این موارد ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- فعالیت بدنی روزانه، از حرکت بیشتر به طور کلی تا ورزش چند بار در هفته
- شرکت در تکنیکهای مدیریت استرس مانند مدیتیشن و تنفس عمیق
- محدود کردن مصرف کافئین، الکل و شکر
- تمرکز بر یک رژیم غذایی پر از مواد مغذی
اختلال شناختی یا مه مغزی ممکن است حتی پس از درمان افسردگی یا در مواردی که علائم به درمانهای سنتی پاسخ نمیدهند، ادامه داشته باشد. برخی از کارشناسان معتقدند که این ممکن است به دلیل نوعی از افسردگی شناختی باشد که ممکن است نیاز به رویکرد مدیریتی متفاوتی نسبت به افسردگی بدون علائم مه مغزی داشته باشد.
برخی تحقیقات نشان میدهد که داروهایی مانند مودافینیل، وورتیکستین و دونپزیل ممکن است در برخی موارد به علائم شناختی کمک کنند. مطالعات بیشتر در انسان برای تعیین درمانهای موثر برای مه مغزی پایدار پس از افسردگی مورد نیاز است.
اگر حتی پس از کاهش علائم دیگر افسردگی، همچنان علائم مه مغزی را تجربه میکنید، با یک متخصص مراقبتهای بهداشتی صحبت کنید. آنها ممکن است بخواهند تشخیصها و گزینههای درمانی دیگری را بررسی کنند.
سخن نهایی
مه مغزی یک علامت احتمالی افسردگی است. ممکن است به صورت مشکل در به خاطر آوردن چیزها، انجام کارها، پیروی از دستورالعملها، تصمیمگیری یا تمرکز ظاهر شود. درمان افسردگی ممکن است به تسکین مه مغزی کمک کند. کار با یک متخصص مراقبتهای بهداشتی میتواند به شما کمک کند تا حمایت مورد نیاز خود را دریافت کنید.